شعری دروصف بچه های آب مجتمع تربت جام
چپ دستان مهندسی آب تربت جام
سه شنبه 3 دی 1398برچسب:, :: 9:50 ::  نويسنده : علی

بچه های آب چیزی دیگرنددر مرام و فهم از باقی سرند

درشوخی با دیگران هر یک یلند

سر درس استاد(مهارت)را از رو می برند

اول ترم یه خودکارو دفتر میخرند

هرکجا میرند با خود میبرند

درکجای عالم این را دیده اند

برای پیوند زدن نردبان(سر کلاس) می برند

هرکدام دل را به دریایی زدست

هرکدام بینی گویی ازخودش هم بدتراست

من علی آن رسول هر دو دست چپیم

از برای خنده با خود نامه و چیز میبریم

آن یکی در درسهای ترم1وا مانده است

برای خواندن کتاب ارشد سازه ها آورده است

هرکه نشناسد راه و رسم ما

پس بداند مذهب رندان بود آیین ما



نظرات شما عزیزان:

علی
ساعت11:39---30 دی 1393
تنهـایی یعـنی موقـع درد فـریاد زدن...




تنهـایی یعـنی اشــک بی صـدا...


تنهـایی یعـنی خسـته اما بدون تکـیه گاه..




تنهـایی یعـنی حسـرت دیدن چشـم نگران...


تنهـایی یعـنی دسـتاتو با لـیوان چای گرم کنی...


تنهـایی یعـنی حسـرت دیدن چشـمان منتظـر...




تنهـایی یعـنی حسـرت شنیـدن صـدای نگـران...


تنهـایی یعـنی اس ام اس بدون جواب...


تنهـایی یعـنی حسـرت شنیـدن صـداـی آشـنا...


تنهـایی یعـنی حسـرت یه اغوش...




تنهـایی یعـنی حسرت دسـتاش...


تنهـایی یعـنی حسرت نگاهـش...


تنهـایی یعـنی حسرت گذشـته...


تنهـایی یعـنی زندگـی با خـاطرات...


تنهـایی یعـنی بسـتن چشـم و سیـر در خاطـرات...




تنهـایی یعـنی سفارش غـذا براـی یه نفـر...


تنهـایی یعـنی سیگـار پشــت سیگـار...


تنهـایی یعـنی بغض خورده شـده...


تنهـایی یعـنی نگـاه به آسمون...


تنهـایی یعـنی درد دل با ماه...


تنهـایی یعـنی تکیـه به دیوار...


تنهـایی یعـنی لحـظه هـای بدون آرامـش...




تنهـایی یعـنی زخم خوردن از آدم ها...


تنهـایی یعـنی درد بدون مسـکن...


تنهـایی یعـنی نگـاه کردن عکس...


تنهـایی یعـنی گوش کردن صـدای ضبط شـده...


تنهـایی یعـنی مـرگ بی صـدا...




تنهـایی یعـنی جسد کـرم گـذاشتـه شـده تو خـونـه...


تنهـایی یعـنی دفن بی صـدا...


تنهـایی یعـنی قبر بی رهـگذر...


تنهـایی یعـنی قبـر خاک گـرفتـه...


تنهـایی یعـنی مرده متحرک...


تنهـایی رو فقـط یه آدم تنهـا میفهمـه...


علی
ساعت13:30---2 آذر 1393
ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺻﺒﺮ ، ﺑﺎﯾﺪ ﻣَﺮﺩ ﺁﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

اگر مرد است ﺑﻐﺾ ﮔﺎﻫﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮔﯿﺴﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺩ ﻭ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥﺗﺮ

ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﮕﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

عصای دست من عشق است ، عقل سنگدل بگذار

که این دیوانه تنها تکیه گاهش ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺻﻮﺭﺗﻢ ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺍﻭ ﻣﻬﻤﺎﻥ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ

ﺧﺪﺍ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ

ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﭼﺸﻢﻫﺎﯾﺶ ﺗﯿﺮﺑﺎﺭﺍﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺗﺴﻠﯿﻤﻢ

ﺑﮕﻮﯾﯿﺪ ﺁﻥ ﮐﻤﺎﻥﺍﺑﺮﻭ ﺳﭙﺎﻫﺶ ﺭﺍ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭد



پروانه
ساعت18:32---1 آذر 1393
سلام.من آپم.یه شعر جدید گذاشتم.خوش حال میشم نظر بدی
پاسخ:من نظر گذاشتم براتون خیلی خوب بود......


دراکولای غمگین
ساعت11:09---14 دی 1392
نظری نداره نظریم نظرم اینقد مونده ک شده کمری تک ب تک ،دو ب دو ،گروهی ،ضربدری شب خونه رسول صبح بیته مهربان.
پاسخ:حداقل......


Ahmad
ساعت12:28---3 دی 1392
سلام وبلاگ و مطالبت زیباس. اگه شارژ میخوای بدو که داره تموم میشه همه دارن شارژ رایگان میگیرن چرا تو نگیری برای دریافت شارژ فقط کافیه بری تو این سایت تا خودت متوجه بشی منظورم چیه.
http://net-sta.rozblog.com


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





    درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید.
    آخرین مطالب
    پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان چپ دست و آدرس dastchap.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





    نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 94
بازدید کل : 5953
تعداد مطالب : 16
تعداد نظرات : 46
تعداد آنلاین : 1